اینکه هی هی بگویی حرم
اینکه هی هی نشود
اینکه نشود
اینکه نشود
اینکه نشود
مهم نیست!
هیچ چیز دیگر مهم نیست!
حق نداری گریه کنی
بغض هایت کشنده هم باشند
مهم نیست
اینکه خاطرات این خانه دیوانه ات می کنند
مهم نیست
هیچ چیز نباید تو را ناراحت کند
برای خاطر "بقیه" باید عادی باشی
انگار که چیزی از زندگیت کم نشده
تو غصه نمی خوری
و همه چیز رو به راه است!
تو برای بقیه زندگی می کنی
اگر باور نمی کنی بگرد
بگرد و ببین چیست که در زندگیت برای خود خود خودت باشد؟!
مگر تمرین سنگ بودن نمی کردی؟!
اینها هم کوئیز است!
باید قوی تر شوی
سنگ تر شوی
گریه ندارد!
می توانی در همین اتاق کوچک بنیشینی
و روز و شبت را به هم بدوزی
ولی حق نداری گریه کنی
غصه بخوری
کافیست
دیگر
کسی را، چیزی را دوست نداشته باشی
منتظر هیچ اتفاقی نباشی
و برای هرچیزی که قبل ترها هیجان زده ات می کرد
بی تفاوت باشی...