باور نمی کردم
بی تو
بهار بیاید
بی تو
درختان حیاطمان
شکوفه بدهند
بی تو
عید باشد
بی تو
لباس نو، تحویل سال...
لعنت به این روزهای باورنکردنی!
+ اولین روبوسی عید با تو خوب بود،
اولین عیدی سال، از تو خوب بود،
اولین تبریک سال، از تو خوب بود،
اولین عکس سال، سر سفره ی هفت سین، با تو خوب بود،
تمام اولین ها، فقط و فقط با تو خوب بود بود بود...
رفتنت به تمام قشنگی هایم پایان داد بابای من...
حالا فرار می کنم از همه ی اولین ها!
+ خیلی احمقانه
هنوز دلم می خواهد
چشمم را که باز میکنم
این سیاهی گوشه ی عکست نباشد
به این امید
بار ها پلک میزنم...
+ سال بدون تو را تحویل نمیگیرم!
+ یاد رقیه، آتش میزند به دلم،
یک بابا میشنوم، دلم هری میریزد، حسرت یک بابا گفتن دیگر...
این همه زخم زبان را، یتیم سه ساله ات .... جانم حسین...