در مرداب گل بمانی هنر کرده ای...
هنرمند نیستم مولا!
به شدت محتاج دست هنرمند شما...
دست بکشی روی سرم
و من
به حرمت دستان شما
با گناه
خداحافظی...
که گناه
خداحافظی از شماست...
+
غرور نه،
فقط خوشحالم
امشب
بغض،
وقت گناه دیگران...
از من نگیر
حساسیت به گناه را
بگذار چشم هایم
حساس باشند
و با دیدن گناه
ببارند!
+ همیشه فکر می کنم، زندگی با این سور و سات شروع بشه،
با این بی غیرتی و عیاشی،
دوام و کیفیتش چطور میشه؟!
واقعا اعتماد و علاقه ای می مونه؟!
و زن میتونه ادعا کنه فقط برای شوهرشه؟
خوش به حال اونا
که در اوج سادگی
با یه عقدِ توی حرم
زندگیشونو با عشق واقعی شروع میکنن...