بی بهــــــــــانه

حرفای دونفره...فقط با خدا!
بی بهــــــــــانه

این دیده نیست لایق دیدار روی تــو

چشمی دگر بده تا تماشا کنم تو را

پیام های کوتاه

دلم هوای نوشتن داره

از شادی و بغض این روزا

از جای خالی

از اینکه دنیا کوچیکه و بی ارزش

از آدمای خوب و بد

دلم میخاد یه نوشته ی بلند بنویسم

داستان، رمان..

شایدم نوشتم یه روزی

قصه ی غصه ها و شادیا

قصه ی دلبستگی هامون، دلتنگی هامون

قصه ی دلخوشی هام

قصه ی حرم و حال خوبم

شاید نوشتم...

اما میدونم

هر چقدرم بنویسم

بازم یه چیزایی هست که یادم رفته

همیشه یادم میره که هستی

یادم میره که دوستم داری

یادم میره که حواست بهم هست

یادم میره که وقتی دلتنگتم کشون کشون میبری منو حرم

یادم میره که همه رو کنار میزنی که خودت بمونی برام

یادم میره که "تو" منو کربلا بردی

دلم برای همه اونایی که به اصرار خودشون ازت دور میشن میسوزه

خیلی خوبی خدا،

همه ی غصه ها به درررررررررررررررررررررک وقتی تو راضی باشی...

هیــــــــــــچ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">