شب غریبی است
عطر غربتِ مدینه را بگذار کنار عطر آشنای سیب
مظلومیت حسین را بگذار کنار غربت حسن
علی اکبر را کنارِ قاسم
جان را کنارِ جانان...
امشب جنون دارد
دیوانه وار دلت می خواهد میان روصه ها چرخ بخوری
دمی از کربلا بخوانند، نَفَسی از مدینه...
چقدر امشب سخت رسیدم به روضه ات حسین
میان سوال ها و نگاه های سرزنش آمیز
و چقدر نگاه تو محبت دارد، عشق دارد
+گفتم تا سخنران میان قصه ی اردوغان و ترکیه گیر کرده است بنویسم از حس و حالِ خوبِ به موقع رسیدن...
+از رسیدن گفتم، خوش به حال حبیب، خوش به حال ظهیر، خوش به حال حر...