"بیشعوری"
فقط اسم یه کتاب نیست!
در واقع یه بیماری مزمن و خطرناکه که اتفاقا اونهایی که بیشتر مدعی شعور هستن بیشتر هم بهش مبتلا میشن، بیمارِ مبتلا به این مرض معمولا اطراف خودش رو هم ویران میکنه و نمیذاره آدم ها لحظه ای آسوده زندگی کنن، فی الواقع با بیشعوری خودش روی اعصاب مردم راه میره!
بعضی وقتا میخای بگذری از یه آدمایی یه اتفاقایی
اما هی نمیشه
هی بیشعوری اونا نمیذاره
نمیدونم چطور میشه این برگه های باطله ی زندگی رو پاره کرد و دور ریخت،
نمیدونم چطور میشه به بیشعوری آدمایی که نقاب به چهره زدن و مدام هم دروغ میگن لبخند زد و چیزی نگفت
نمیدونم چطور میشه از حقت بگذری و ته دلت هم راضی باشی
خیلی چیزارو نمیدونم خدا
اما خیالم راحته که تو میدونی
تو چشمام رو ببند
تو بخواه که نبینم، نشنوم، حس نکنم همه ی این دروغا و تهمت ها و بیشعوری هارو
تو خط بکش روی این آدمای باطل، این دروغای خوشگل، این گرگای انسان نما
توکل به خودت مهربونم
+ اصلا تو فکر کن مسیر حق به باریکی یک تار مو باشد، باید گذر کنی...
خوب باشی