یک وقتی ماه رمضان هایمان شده بود فرزاد جمشیدی ای...حالا چند وقتی رمضان هایم شده پناهیانی!
خدا جان، این ها گاهی انقدر خوب از تو حرف میزنند که آدم دلش برایت تنگ میشود، این که حرف های آدمیزاد است با زبان قاصر!حالا ببین خودت چقدر خوبی...بیا و رمضان هایم را...نه...همه ی لحظه هایم را خدایی کن!
-این که نتوانم روزه بگیرم مرا تا حد جنون میکشاند! چه کنم که تو اینبار این چنین میخواهی...
-رشته ای بر گردنم افکنده دوست...