بعد از تو
بهار
طناب دار من است...
کسی شوق دیدار من و تو را
در یک قاب ندارد...
حتی خودت،
برای همین دور ایستاده ای...
بگذار باران ببارد
دیگر خبری از دیوانگی ها نیست
دویدن
اشک
دعا
زیر باران
بگذار باران ببارد بی هیچ خاطره ای...
طلبه ی جوان از حبل الورید می گفت
نمی دانست آمده ام اینجا
فقط سه روز کنارت بنشینم خدا
عاشقی نمی دانستیم
این شد که گفتی
بساطتان را جمع کنید
بیایید خانه خودم
کلاس خصوصی
برای عاشقی!
سه روز راه کربلا
سه روز مسجد حضرت ماه
این سه روزها را تمدید کن
یادم می رود عاشقت باشم!
عاشق که باشی
میان مناجات های اعتکاف
با مناجات شعبانیه صفا می کنی
عاشقی قاعده ندارد
عاشق اگر باشی...
بیماریم بالا گرفته
خدا بخواهد ده روز بستری می شوم
در هوای امام رضا
طبیب که او باشد
بیمار می شوم مدام
این سه هم عجب عددی است ها!
سه روز پیاده روی...
سه روز اعتکاف...
امسال اولین بارست که خدا از این سه روزه ها نصیبم می کند...
اولی کربلا
دومی اعتکاف
خدا زیادتر کند، این سه روزه ها را...
+شکر خدا
هر چه ما را از نا امنی کربلا بترسانید
باز هم برای ما
جز کربلا
هیــــــــــــــچ نقطه ی امنی نیست!
دلم می خواهد
دستت را بگیرم
ببرم مقابل پنجره فولاد...
بگویم آقا جان ببین! همین را می گویم!