بی بهــــــــــانه

حرفای دونفره...فقط با خدا!
بی بهــــــــــانه

این دیده نیست لایق دیدار روی تــو

چشمی دگر بده تا تماشا کنم تو را

پیام های کوتاه

دیشب چه بیتابانه دلم می خواست که باشی

انگار رفتنت را همین دیشب باور کردم

همین دیشب فهمیدم که...

راستی، شب بود

بیابان نبود، خار هم،

کوچه امنِ امن، نگاه‌ها عادی، حرامی نبود

کفش به پا داشتم و گوشواره ها سر جایشان!

با این همه، شب بود و تنهایی...

گرچه دستی به سیلی بلند نشد، گوشواره ها به غارت نرفت و ...

اما

نیشخند بود، باورت می شود؟

خوشحالند که نیستی، همان ها که غصه شان را می خوردی!

کاش میشد رفت، به یک جای دور...




هیــــــــــــچ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">